{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
put off
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
دور سر گردانیدن
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
عقبانداختن
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
سرباز کردن
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
ببعد موکول کردن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
عقب انداختن
۰
۰
[General2]
[... عمومی ...]
از سر باز کردن
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
سر دواندن
معنی put off, معنی حعف خبب, معنی put off, معنی اصطلاح put off, معادل put off, put off چی میشه؟, put off یعنی چی؟, put off synonym, put off definition,
معنی diameters
,
ترجمه diameters
به فارسی,
معنی large scale preparation
,
ترجمه large scale preparation
به فارسی,
معنی trimolecular complex
,
ترجمه trimolecular complex
به فارسی,
معنی Hermit
,
ترجمه Hermit
به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی